روز ویلون، ۲۶ آذر و مروری بر زندگی استاد همایون خرم
در این مطلب می خوانید:
همایون بادت این روز و همه روز؛
چه ۲۶ آذر ماه که بنام ویلون نامگذاری شده است،
و چه روز نهم تیر ماه سال ۱۳۰۹ در بوشهر که مادری خوش ذوق و اهل دل، نوزادی بدنیا می آورد تا تاثیری بی مانند در تاریخ هنر و موسیقی ایران زمین بگذارد!
مادری که خود علاقمند به موسیقی بود و در برهه ای خدمت مرتضی خان نی داوود، محض فراگیری ساز تار، تلمذ کرده بود.
تولد و نامگذاری همایون
پسرش که به دنیا آمد، بلادرنگ از اسمش رو نمایی کرد: همایون؛
بس که خاطرش به دستگاه همایون در موسیقی اصیل ایرانی، شیفتگی داشت!
مادر از همان خردسالی بچه ها را با موسیقی سرگرم می کرد، برایشان صفحه می گذاشت، صفحه گرامافون؛ و گوش و ذهن بچه ها لبریز از نغمه های آسمانی موسیقی ایرانی می شد.
در روزهای سال دهم زندگی اش، شاید ورجه وورجه های کودکانه داشت که برای خودش یک تار با چوب و تعدادی سیم ساخت، تمرین می کرد و ادای نوازنده ها را در می آورد. مادر هم کم کار نگذاشت، همایونش را برد پیش صبای صدا، پدر موسیقی ایران، تا برایش معلم باشد.
آشنایی با استاد ابوالحسن صبا
صبا هم که روی هوا استعدادها را شکار می کرد. ویُلون داد دستش تا نوازنده شود…
صبا، در نگاه همایون چیزی دیده بود که فقط خودش می فهمید از جنس یک موسیقی ناب است.
درستش این است که نوازنده ویلون، از همان ابتدا وقتی که ساز را دست میگیرد، انگشتانش به سیم برسد، اما انگشتان همایون کوچک و کوتاه بود!
صبا نگاهی به چشم های همایون می کند و می گوید: “شروع کن باباجون”.
در خانه تمرین می کرد، ویلون زدن در ابتدای ماجرا بسیار گوش خراش است؛ به ویژه دیگران را آزرده می کند!
یک روز همسایه کناری می آید در خانه به داد و فریاد که این چه بساطی است، گوش مان رفت، این بچه که بلد نیست ساز بزند، اعصاب ما را می خراشد و…
مادر به دفاع از کودکش در می آید و می گوید: اتفاقا همایون خیلی خوب ساز می زند، این شمایید که نمی فهمید او دارد چه می کند…
همایون که این دفاع مادر را می بیند، عزمش جزم تر می شود که کار را یاد بگیرد.
راهیابی به رادیو به عنوان سولیست ویلون
او انقدر خوب کار می کند و انقدر نبوغ از خود بروز می دهد که در ۱۴ سالگی به عنوان تک نواز به رادیو دعوت می شود و شروع به تکنوازی می کند!
فراموش نکنید در آن دوران، راهیابی به رادیو یعنی رسیدن به یک قله بلند، آن هم در میان آن همه استاد مسلم نوازندگی، به تکنوازی دعوت شدن، کار کسی شبیه همایون بود فقط…
نوازندگی و آهنگسازی بر مبنای نت را هم نیاز بود یاد بگیرد که باعث شد شروع به خواندن کتاب های علینقی وزیری و روح الله خالقی کند و در نهایت هنگام خدمت سربازی درس هارمونی و کنتر پوآن را از سروان حسینی فرا می گیرد.
بعد از آن دیگر بازارش سکه می شود، در بسیاری از برنامه های مطرح رادیو مثل گلها و تکنوازان، موسیقی fm و … برنامه اجرا می کرد.
همایون در نوازندگی همدوره بزرگان دیگری بود مثل تجویدی و یاحقی و بدیعی.
خب اون در شیرین نوازی مثل پرویز یاحقی و حبیب الله بدیعی نبود اما به عنوان یک آهنگساز نوازنده، همطراز علی تجویدی به حساب می آمد…
کم کم زمان آن رسیده بود تا نغماتی شکل بگیرد که یک عمر ورد زبان ایرانیان شود!
آثار ماندگار و برجسته استاد
بله، وقت تولد “تو ای پری کجایی” شده بود، باید “امشب در سر شوری دارم” یا همان “غوغای ستارگان” ساخته می شد وگرنه قطعا موسیقی ایران چیزی کم داشت.
کسی باید می بود تا برای دلشکسته ها نغمه “ساغرم شکست ای ساقی” را بسازد، یا نغمه “رسوای زمانه منم” بسراید.
یا بگوید به نسیم که: ” یک نفس ای پیک سحری، بر سر کویش کن گذری”.
حجم آثار ماندگار همایونی موسیقی ایران آنقدر زیاد است که باید سیاهه ای طولانی ارائه شود برایش…
تحصیلات، مهندسی و دلیلش
اما همایون دلگیر بود از برخورد بی انصاف ها با اهالی موسیقی، دوست نداشت برای دلخوشی دیگران اجرا کند یا بسازد، معتقد بود آهنگساز باید هر چه خودش می خواهد بسازد، اما همیشه در تاریخ بودند که اهل هنر را به سکه ای خرید و فروش می کردند…
می رود سراغ تحصیل در امور فنی، مهندس برق می شود، درسش خوب بود و در دانشگاه علم و صنعت درس می خواند؛
درس می خواند تا محتاج سکه و دینار کسی نشود و هر وقت دلش خواست بسازد و بنوازد که همین هم شد.
مدرک مهندسی اش را گرفت و شد “مهندس همایون خرم”.
اما عشق اول و آخر او، همانی بود که مادر در دلش کاشته بود.
همایون درباره مادرش می گوید: “من تربیت و موفقیت خود را مدیون مادرم هستم که همیشه مرا به سوی هنرها هدایت کرده و پیوسته مشوق من در امر تحصیل بوده، مادرم علاقه وافری به موسیقی داشت”.
همکاران و خوانندگی که با همایون خرم کار کرده اند
همایون خرم با هنرمندان بسیاری هم کاری کرده، چه در مقام خواننده و چه نوازنده؛
از خانم های خواننده، مرضیه و دلکش و پروین و از آقایان شان، ایرج و گلپا و شجریان را می شود مثال زد و تا این اواخر که با محمد اصفهانی و علیرضا قربانی هم کار می کرد.
البته که آثارش را خوانندگان بیشماری، با اجازه و بی اجازه اجرا کرده اند.
در مقام نوازنده هم استادانی بزرگ مثل جواد معروفی این یگانه موسیقی و جلیل شهناز تا فرهنگ شریف و منصور صارمی و خیلی از بزرگان دیگر، هم آهنگ او شدند…
خرم، پس از انقلاب با توجه به شرایط جدید کشور، امکان اجرای صحنه نداشت، کمتر اثری از او منتشر می شد و بیشتر مشغول آموزگاری و پژوهش در حوزه موسیقی یود تا سال ۷۸ که روی صحنه می رود.
کم کم شروع می کند به بازسازی آثار قدیمی و کار با ارکسترهای بزرگ کشور.
هم چنین آثار پژوهشی خودش در باب موسیقی را منتشر میکند و در این میان، کتاب غوغای ستارگان که خاطرات یک عمر زیست هنری اوست منتشر می شود.
همایون خرم شاگردان زیادی را پرورش داده اما خودش از مانی فرضی، پژمان پور زند و بابک شهرکی، ذکر خیر به میان می آورد.
روز پایان برای مرد ناتمام
غمگین باید بود اما وقتی که ناگزیر باید تن به تقدیر داد و یک گوهر ناب بی تکرار را در خاک نهاد.
۸۲ ساله بود همایون خان استاد که بخاطر مدتی کلنجار رفتن با بیماری سرطان روده، در ۲۸ام دیماه سال ۹۱، آرام و زیر لب گفت: “خرم” آن روز کزین منزل ویران، بروم…