مسئولیت جهل مردم با کیست؟
نقل است روزی امیر کبیر با شنیدن خبرشیوع حصبه در ایران وموثر واقع نشدن تلاش ها برای واکسیناسیون کودکان در مناطق روستایی کشور، شروع به گریه کرد .
نقل است روزی امیر کبیر با شنیدن خبرشیوع حصبه در ایران وموثر واقع نشدن تلاش ها برای واکسیناسیون کودکان در مناطق روستایی کشور، شروع به گریه کرد .
میرزا آقاخان نوری به وی گفت : قربان شما چرا گریه می کنید؟
شما که تمام تلاش خود را کردید و به وسیله مامورین آموزش دیده ژاندارمری آمپول واکسن حصبه را تا دم در خونه روستاییان بردید،
ولی اونها تحت تاثیر عقاید خرافی وبا این شایعه که مامورین دولت میخواهند بچه های شما را جن زده کنند ، بچه ها را در خونه ها و زیر علف ها مخفی کرده و مانع تزریق واکسن شده وبه علت جهالت و نادانی خودشون باعث مرگ کودکانشان شدند!
امیرکبیر در قبال دلداری میرزا گفت : ”من نه تنها مسئول جان این ملت هستم، بلکه مسئول جهل آنها نیز هستم . ”
فقر، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست،
فقر ، شب را بی غذا سر کردن نیست،
فقر، چیزی را “نداشتن” است،
ولی آن چیز پول و طلا و غذا هم نیست.