نه شنیدن و نه گفتن ؛ چقدر از آن ها می ترسید؟!
در این مطلب می خوانید:
بیشتر افراد از ورود به روابط جدید می ترسند و یا حتی از ارائه پیشنهادهای تازه . گاهی بهترین ایده ها را دارند اما از ترس رد شدن ، فرصت سوزی می کنند در روابط خصوصی زندگی شان آدمی را دوست دارند ، اما برای ارتباط با او ، اقدامی نمی کنند حتی از نزدیک ترین فرد زندگی ، مثل همسر … در محیط کاری از رئیسشان درخواستی دارند اما … نه شنیدن در موازات مهارت نه گفتن یکی از مهارت های ارتباطاتی است که نیاز به توسعه فردی دارد.
ترس ؛
همان احساسی ست که مجبورمان میکند در برابر مشکلات زندگی ، زانو بزنیم به جز ترس های منطقی که برای رشد شخصیت مان لازم است ،باقی ترس ها را اگر ازخود دور نکنیم ، زنجیری می شود به دست و پایمان !آدمهای اطراف ، شاید تنبل تصورمان کنند اما ما زندانیی هستیم که روزها و لحظه های خوب عمر خود را ، در بند این زنجیرهای نامرئی ، فقط می شماریم
دستِ رد یا همان جواب نه
دستِ رد یا همان جواب نه شنیدن ، بیشتر افراد از ورود به روابط جدید می ترسند و یا حتی از ارائه پیشنهادهای تازه .گاهی بهترین ایده ها را دارند اما از ترس رد شدن ، فرصت سوزی می کنند. در روابط خصوصی زندگی شان آدمی را دوست دارند ، اما برای ارتباط با او ، اقدامی نمی کنندحتی از نزدیک ترین فرد زندگی ، مثل همسر …در محیط کاری از رئیسشان درخواستی دارند اما …
نه شنیدن در موازات مهارت نه گفتن یکی از مهارت های ارتباطاتی است که نیاز به توسعه فردی دارد.باور اشتباه در ما شکل گرفته است که فکر می کنیم در برابر همه درخواست های ما همه باید حتما بله بگویند یا تایید مان کنند در حالی که گاه برای رسیدن آروزها و خواسته هایمان بارها و بارها باید رد شویم تا به آن که باید برسیم برسیم. مثل هزاران فرصت شغلی که در نهایت یکی از آنها برای ما و بهترین انتخاب ماست. حقیقت این که با رد شدن در یک مصاحبه شغلی ، مرحله ای رد می شود برای رسیدن به فرصت نهایی که برایمان کنار گذاشته شده است.
از آنهایی که امروز در شغل مورد علاقه خودشان نشسته اند اگر بپرسیم ؛ حتی همان مصاحبه گری که مثلا در مصاحبه شغلی ما را رد کرده است ، احتمالا خواهد گفت که بارها و بارها نه شنیده و در نهایت یکی از درخواست هایش به نتیجه خوب مورد نظر رسیده .درخواستمان اگر منطقی ست ، از نه شنیدن نترسیم و با شجاعت اقدام کنیمشاید فرصت خوبی در انتظارمان باشد و اگر نبود ، باز هم با صلابت ، نتیجه آن را بپذیریم چون حسرت ” اگر می گفتم ” از دست رد خوردن ، به مراتب ، دردناک تر است.
عبرت بگیریم
خیلی از افراد بزرگ تاریخ بودند که بارها رد شدند و به جای اینکه خود را شکست خورده بدانند و ترس از نه شنیدن داشته باشند، از آن رد شدن ها درس گرفتند و بعدا توانستند به موفقیت های زیادی برسندحتی پیامبران هم در مسیر دعوت به خدا با آدمهایی مواجه بوده اند که نه گفتن غالب جواب شان بوده است اما همچنان ادامه داده اند تا تعداد دین داران جهان حتی شده یک نفر بیشتر شود.
هر چند که می شود راه های درخواست کردن صحیح را یاد گرفت که احتمال جواب منفی شنیدن را کم کرد، ولی به هیچ وجه نمیشه اطمینان داشت که در همه جا تایید همه را داشته باشیم.خود را به چالش نه شنیدن دعوت کنید. کتاب های حوزه روان شناسی در این زمینه کمک کننده است و مهم تر از همه این ها تفکر و شناخت درست از خود است.
یکی از این آدمها جیا جی یانگ است که نشسته است و خوب فکر کرده تا ایده های جذاب برای غلبه بر ترس از نه شنیدن برای خودش پیدا کند. راهکارهای او را در از قسمت ویدئو می توانید ببینید و دانلود کنید. https://www.ted.com/talks/jia_jiang_what_i_learned_from_100_days_of_rejection/transcript?language=fa اما عجالتا این چهار راهکار عملی را برای زمان های نه شنیدن در ذهن داشته باشید برای اینکه خود را در همان دقایق اول کنترل کنید تا زمان مناسی برای گرفتن بهترین تصمیم .
پیشنهاد اول
مهمترین نکته این است که کلمه «نه» به معنی هرگز نیست. نه شنیدن یعنی در زمان حاضر شرایط و زمان مناسب نیست. پس هر نه ای به معنی سوختن فرصت نیست. زمان خیلی چیزها را تغییر می دهد. یک نه می تواند چندی بعد یک بله قاطع شود. پس فرصت سوزی را به فرصت سازی مبدل کنید.
پیشنهاد دوم
به خاطر داشته باشید که یک نه خوب ، بهتر از یک بله ی بد است.گاهی جواب های مثبت از روی اجبار است یا عدم توانایی طرف مقابل مان برای نه گفتن. به همان تعداد آدم که توان شنیدن نه ندارد می تواند آدم باشد که توان نه گفتن ندارد.پس زمان خود را به پای بله های بد تلف نکنیم.
پیشنهاد سوم
هر جواب نه ، یک شانس است برای رشد و تغییر بعد از هربار جواب نه شنیدن با احترام علت را از ظرف مقابل بپرسید. احتمالا اگر نه گفتنش از روی منطق باشد ؛ دلایلش می تواند یک نمای کلی از وضعیت و شرایط پیشنهادی تان بدهد اینکه مثلا کجاهای کار نیاز به تغییر دارد یا در کجاها به اندازه کافی قوی نیستید. هیچ کاری یا پیشنهادی کامل نیست .دوباره تلاش کنید برسید به آن شکل که باید.
پیشنهاد چهارم
در نهایت اینکه اگر با نه شنیدن ، بیش از حدی که باید به هم می ریزید باید در احساسات تان تجدید نظر کنید. عواطف تان برای خوشحالی و ناراحتی ظاهرا بیشتر از حد چسبیده به پدال بله و نه . دلیل ندارد از بین هزاران فرصت در جهان با از دست دادن یکی این همه آشفته شوید. هرچیزی ارزش خودش را دارد . موقعیت های مشابه و بهتر کم نیست. همه ما به نوعی دست و پا بسته زنجیر ترس از نه شنیدن هستیم با شدت و ضعف های مختلف. پاره کردن زنجیر ترس ما را به موفقیت خیلی نزدیک می کند.ترس هایی داریم که نمی گذارند به موفقیت برسیم . زنجیرهای ترس را پاره کنیم !!