وقتی کبوترها آپارتمان نشین بودند…
در این مطلب می خوانید:
کبوتر در تمام دنیا نماد صلح و دوستی و عشق است؛ وقتی پشت پنجره، صدای بق بقو کبوتر چاهی را می شنویم انگار زندگی دوباره به جریان می افتد. ناخودآگاه دنبال مشتی دانه می گردی تا برایش ببری. انگار یک قرار ازلی است که کبوترها سهمی از نیمه خورده های سفره ما دارند. کبوترها سالهاست که با ما همزیستی می کنند، بی سر و صدا. کبوترخانه جایی بود که ما از خیلی پیشتر به کبوترها داده بودیم تا زندگی کنند و نفع برسانیم به هم. نحوه ساخت کبوترخانه، دانش بومی معماری و شهرسازی ایرانی هاست؛ احیای کبوترخانه ها اتفاقات خوبی را رقم می زند…
وقتی کبوترها آپارتمان نشین بودند
روزگاری در ایران خانه مسکونی داشتند. برج کبوتر، کبوترخانه یا کفتر خانه فضای اختصاصی کبوتران بود که اطراف باغ و مزارع ساخته می شد.مناطق مرکزی ایران به خصوص در اصفهان و بعد از آن یزد، بیشترین کبوترخانه ها را داشت. کبوترخانه ها جایی برای زندگی کبوتران و جمع آوری کود بود و نحوه ساخت کبوترخانه کاملا حساب شده و دقیق! شبیه یک استوانه است که پنجره های مشبک دارد
در معماری کبوترخانه اندازه پنجره ها کوچک است، به حدی که فقط کبوترهای می توانند وارد و خارج شوند.پرنده های شکاری مثل عقاب و جغد پشت در می ماندند. وسط برج کبوتر چاه حفر می کردند تا آب در دسترس کبوترها باشد.
سازه کبوترخانه از جنس خشت و گل بود که به آن ساروج می زدند. ساروج از مقاوم ترین مصالح قدیمی دنیاست…سازه هایی که به اصطلاح امروز اکوستیک بودند، طوری که وقتی کبوترها ساکن اش می شدند سرو صدایشان خیلی بیرون نمی آمد. کبوترها که بال می زدند، مار و موش از برج دور می شدند. هرچند که صاحب کبوترخانه هم به فکر بود و کندر و فلفل در اطراف می کاشت تا آفت ساس و کک به جان کبوتر ها نیفتد. در بدنه کبوترخانه حلقه ای سفید دیده می شود که از ملاط اسیدی ساخته شده. این حلقه در واقع از ورود و بالا آمدن دشمن کبوتران مثل راسو جلوگیری می کرد
۲۵ هزار کبوتر و سرنوشت فضولات شان
شاید تعجب کنید اما در برج کبوتر تا ۲۵ هزار کبوتر زندگی می کردند. مجموع کود این کبوترها سالانه ۷۰ هزار کیلو می شد.
جمع آوری کودها نیز معمولا سالی یک باز بود؛ راحت و بی درد سر. کود کبوتر مشتری زیاد داشت، کشاورزان زمین های زراعی شان را با همین پسماند کبوترها بارور می کردند.
کبوتر های اصفهانی و یزدی، فضولاتشان به پای انگورهای تبریز ریخته می شود و انگورهای درشت و به قول امروزی ها صادراتی می داد.
تاریخ می گوید کبوترخانه ها حدودا ۴۰۰ ساله اند و شناسنامه شان برمی گردد به عصر صفوی، زمان شاه عباس. البته که نوع ساده تری از همین کبوترخانه ها هم بوده که باستانی اند و منابع خارجی می گویند از ۴ هزار سال قبل در غرب آسیا وجود داشته که احتمالا ایران هم بوده. کبوترخانه های باستانی، ساختار پیچیده ای ندارند و به زیبایی نوع جدیدشان هم نیست. بعضی ها می گویند قدمتشان حدودا به ۱۲۰۰ سال قبل می رسد.
برآورد شده که شهرهای مرکزی ایران بالای ۳ هزار کبوترخانه داشته؛ ۷۰۰ تا مانده که ۳۰۰ تای آن مال اصفهانی هاست. از بین این ۳۰۰ تا فقط ۷۰ کبوترخانه ثبت ملی شده است.کبوترخانه ها یک بافت تاریخی را در کنار هم می سازند. مثلا ۱۵ کبوترخانه به فاصله کمتر از ۱۰ متر کنار هم.این سازه های استوانه ای در حقیقت به نوعی جداکننده زمین های کشاورزی و باغات هم بود.
تخریب و احیای کبوترخانه ها
اولین نشانه های تخریب و متروکه شدن کبوترخانه به دوره قجرها برمی گردد. سلاطین قاجار عاشق شکار پرنده از جمله کبوتر بودند. بعد از آن کود شیمیایی به بازار آمد و ایران رفت سمت صنعتی شدن،عملا فلسفه کارکردی کبوترخانه بی معنا شد. میراث فرهنگی کمابیش به بعضی از کبوترخانه ها رسیده و مرمت شان کرده اما تعداد آن کم است.
شهری که پُر از کبوترخانه است
در اصفهان محله ای است به نام مرداویج.محله ای بزرگ و معروف استدلیل نام گذاری این محل به مرداویج، کبوترخانه ای به همین اسم است. کبوترخانه مرداویج به شکل یک گل است. در مرکز دایره ای است و دور تا دور آن ۸ دایره بزرگتر قرار گرفته؛ درست شبیه یک گل.ارتفاع کبوترخانه مرداویج تا ۱۸ متر می رسد و قطر آن ۱۶ متر است.مصالح مرداویج از ماهگل و خشت و ساروج است. برجی سه طبقه است که ۱۵ هزار لانه دارد. مهمترین کبوترخانه اصفهان یعنی مرداویج در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
از کبوترخانه های اصفهان اینها هم هستند:
- برج کبوترخانه ردان
- برج کبوترخانه هزار جریب
- برج کبوترخانه نرگان فلاورجان
- برج کبوترخانه گورت
- برج کبوترخانه دستگرد خمینی شهر
- برج مارچین
- برج کبوترخانه آذر بهرام
کبوترخانه های بدحال
روستای ولاشان در استان اصفهان یکی از کبوترخانه های بدحال است. این حال بد را یا انسان ها ایجاد کرده اند یا عوال طبیعی. حریم کبوترها به مرور زمان رعایت نشد، جاده کشی ها و عملیات عمرانی، ساخت و سازهای شخصی کنار کبوترخانه ها هرکدام یک جور آسیب زدند. حتی کبوترخانه ها یک جایی به زباله دانی تبدیل شد یا آدم هایی برای گرم شدن، به دیوار کبوترخانه تکیه زدند و پای اش آتش روشن کردند.
آدم های بی ملاحظه ای هم بودند که در مجاورت برج کبوترها درخت کاشتند و ریشه ها کم کم به پی سازه نفوذ پیدا کرد و عامل فروریختن اش شد.گاه هم مرمت های خودسرانه که از سرِ دانش نبود؛ مثل کاه گل هایی که به سازه تزریق شد و باعث نفوذ آب و فروریختن آن شد. بارش باران شدید، سست شدن قسمت هایی از بنای کبوترخانه و جاذبه زمین که خودش عاملی برای نشست سازه هاست به همه موارد بالا اضافه شده و حال و روز امروز کبوترخانه ها را ساخته است.
نشست پی بنا، تخریب توسط حشرات، شسته شدن بخشی از دیواربرخی از بناها دراثر بارش باران، تخریب بنا به علت سستی برخی عناصر تشکیلدهندهی بنا و فساد آنها در اثر گذشت زمان مانند چوب و تخریب در اثر جاذبه و مرور زمان نیز از این عوامل محسوب میشوند.
نقش کبوترخانه در اقتصاد و صنعت
چه کسی فکرش را می کرد که کود کبوتر بتواند رکن شکوفایی کشاورزی و اقتصاد یک کشور باشد. بخشی از نظام کشاورزی سنتی ایران بر پایه همین استوانه های ساروجی بود.
تا همین ۷۰ -۸۰ سال پیش در استان اصفهان، کود کبوتر برداشت می شد و پای صیفی جات زمین های شان می ریختند. اما مدتهاست که کبوترخانه ها متروک افتاده، ولی زمین های کشاورزی اطراف آن هنوز هست
هنوز هم زمین ها نیاز به کود دارند اما با کود شیمیای تغذیه می شوند، کودهایی که اثرات تخریبی اش بر بدن انسان، اثبات شده است. فضولات کبوترها به جز کشاورزی در صنعت دباغی و چرمسازی و ساخت باروت هم کاربست دارد. هرچه بود کبوترخانه آنقدر رونق داشت که شاه عباس هم به آن خراج بسته بود.
آپارتمان کبوتر، شهرت جهانی دارد
یک کبوترخانه با آن جمعیت ساکن در آن، فرض کنید هر کبوتر یک بق بقو هم می کرد، چه صدایی می پیچید. صدای کبوترهای ایرانی ساکن در کبوترخانه به بیرون مرزهای ایران هم رسیده بود.کبوترخانه یک فناوری فرهنگ ایرانی است. فناوری متکی بر دانش بومی. دانشی که حاصل کار یک گروه تحقیقاتی چند نفره یا دانشمند تراز اول نیست؛ پشت دانش و فناوری بومی، هزاران سال عقل و تجربه عوام جامعه ایرانی نشسته.
سیاحان و گردشگران که در دوران پادشاهی صفوی ها به ایران آمده اند در کتاب هایشان از کبوترخانه ها گفته اند. ابن بطوطه مراکشی در گذر از مسیر سفر به اصفهان در حدود پنج قرن پیش، درباره کبوترخانه ایرانی ها گفته:
«قیلان قریه بزرگی است که بر روی رودخانه عظیمی ساخته شده و در کنار آن مسجد زییایی وجود دارد. آن روز تیر از وسط باغها و آبها و روستاهای زیبا که برجهای کبوتر زیادی داشت به مسیر خود ادامه دادیم و پسین روز به اصفهان رسیدیم.»
شارل، جهانگرد فرانسوی می نویسد: «ایران کشوری است که بهترین کبوترخانهها در آنجا ساخته میشود. این کبوترخانهها شش برابر بزرگتر از بزرگترین پرورشگاههای کبوتر ما هستند.»
«انگلبرت کمپفر» آلمانی هم که در سالهای صفویه به ایران سفر کرده بود، او درباره کبوترخانههای اصفهان این طور نوشته:
“کبوترخانهها را به شکل برج قلعه و از خشت خام ساختهاند. سقف آن دارای سوراخهای متعدد برای کبوترها است و کنگرهای نیز برای آن ساختهاند. در داخل آنها هزارها لانه ردیف هم دیده میشود که کبوتران در آنها قرار میگیرند. ”
ظرفیت گردشگری کبوترخانه ها
به کبوترخانه ها سر بزنید. فعالان میراث فرهنگی و گردشگری می گویند این بناهای تاریخی، ظرفیت جذب گردشگر نه فقط در ایران که از سراسر جهان را دارند. این اتفاق در کنار نیاز به توجه و حفاظت مستمر از کبوترخانه ها می تواند گردش مالی چشمگیری برای صنعت گردشگری ایجاد کند؛ تا جایی که بشود حتی آنها را احیا کرد. کبوترخانه ها فقط در ایران نیست، ترکیه و بعضی کشورهای اروپایی هم برج کبوتر دارند، با این تفاوت که متروکه نیست و از آن پول درمیاورند.
کبوترخانه های ما با کبوترخانه های آنها چه تفاوت دارد؟
مهمترین فلسفه ساخت برج کبوتر یا همان کبوترخانه در ایران، تولید کود برای زمین های زراعی بوده،هرچند که بعضی ها گفته اند این کبوترها برای نامه رسانی پرورش و نگهداری می شده اند که آنها که روی کبوترخانه تخصصی کار کرده اند این فرض را رد می کنند. در کشورهای اروپایی و بیرون از مرزهای ایران، کبوترخانه برای غذای انسان و نامه رسانی ساخته و استفاده می شد.
فرانسه و انگلیس کشورهای صاحب کبوترخانه بودند اما ساختمان آن آجری بود و حتی چوبی و اینجا کبوترخانه ها خشت و گلی است. کبوترخانه در این کشورها بخشی از خانه ارباب ها بود که در قرن ۵ تا ۱۵ میلادی زندگی می کردند؛ سالهایی که به عنوان قرون وسطی شناخته می شود. خانه هایی که کبوترخانه داشت، نشان از قدرت و اصالت خانواده آن بود.کاش کبوترها باز هم آپارتمان نشین شوند…استادان فن می گویند مرمت و نگهداری کبوترخانهها اساسا ارزانقیمت است، با هزینهی کم، با تعمیرات جزئی میتوان روی پای شان کرد.