انواع بازی های شب یلدا ، هر شهر، علی الحساب یک بازی

انواع بازی های شب یلدا ، هر شهر، علی الحساب یک بازی

بازی های شب یلدا یکی از بخش های زیبای این شب بلند است. بازی های شب یلدا شهرهای مختلف ایران هرکدام به نوعی است. تکی بازی و دست کشتی، فنجون بازی، پُر یا پوت و جوراب بازی از انواع این بازی های یلدایی است.

بازی های شب یلدا یکی از بخش های زیبای این شب بلند است. بازی های شب یلدا شهرهای مختلف ایران هرکدام به نوعی است اما بعضی بازی ها هم هست که به صورت مشترک اجرا می شود و یا با تفاوت هایی. گفته می شود که فقط در مازندران بیشتر از ۳۷۰ نوع بازی محلی ایرانی داریم؛ بازی های محلی نقاط مختلف ایران بماند.  اما کمی فکر کنید چند تای آن را می شناسیم؟

بازی های محلی شب یلدا

تغییر سبک زندگی ایرانی ها در چند دهه اخیر باعث شده به مرور زمان، بازی های ایرانی کم رنگ و حتی محو شود. تا جایی که نسل جدید حتی اسمی از آن نداد، چه برسد به رسم و شیوه انجام آن.

بازی در زندگی و فرهنگ ایرانی جایگاه ویژه ای داشته و  ایرانی ها حتی برای ایام مختلف سال با نوع خاصی از آن سرگرم می شدند. مثلا در شب های بلند زمستان و به خصوص شب چله بازی های خاصی اجرا می شد. خانواده ها زیر کرسی دور هم جمع می شدند و در هرکجای ایران بازی ویژه آن منطقه باب بود.

انواع بازی های شب یلدا

جوراب بازی یا جورابین، بازی پرطرفدار زمستانی

جوراب بازی یا جورابین بازی مخصوص شب های زمستان است که در کردستان و آذربایجان بیشتر شناخته شده.
این بازی محدودیت سنی ندارد و از بزرگ و کوچک در این بازی شرکت می کنند.

جورابین یا جوراب بازی ثبت ملی هم شده و مسابقات محلی هم دارد.

وسایل مورد نیاز  جوراب بازی یا جورابین

  • چندتا لنگه جوراب
  • یک عدد سکه

جوراب بازی شب یلدا

چطور جوراب بازی کنیم؟

بازیکنان به دو دسته مساوی تقسیم می شوند برای شروع بازی شیر یا خط می کنند.
گروه برنده برای شروع بازی لنگه جوراب را برمی دارد.

یک نفر در گروه که مهارت بیشتری دارد سکه را بین دو انگشت اشاره و شست یا انگشت وسطی و اشاره قرار می دهد، به طوری که ظاهر سکه معلوم نباشد .

بازی محلی جورابین برای شب یلدا
دست را زیر تمام جوراب ها می گرداند بعد از تمام شدن کار گروه مقابل ضمن مشورت با هم یکی از آنها که خبره به نظر می رسد یکی از لنگه های جوراب را بر می دارد و می گوید این « گل» اگر سکه زیر آن باشد بازی به دست آنها می افتد و اگر نباشد باز هم ضمن تفکر و توجه لنگه دیگری بر می دارد و می گوید:این « براگل»
که اگر سکه زیر آن باشد بازی به دست آنها می افتد در غیر اینصورت بازی در دست همان گروه است برای برد نهایی حساب را ۲۰۰ می گیرند و برای هر عدد ۱۰ یا ۲۰ را محاسبه می کنند هر گروهی زود تر به عدد ۲۰۰ برسد برنده نهایی بازی است.

فنجون بازی و پُر یا پوتِ همدانی ها

فنجون بازی از بازی‌های پرطرفدار بزرگ‌ترهای جمع شب‌نشین یلدا بوده.

فنجون بازی شب یلدا

وسایل مورد نیاز برای فنجون بازی

۶ عدد فنجان

یک عدد سینی

مهره

چطور فنجون بازی کنیم؟

فنجان ها را وارونه داخل یک سینی قرار می‌دهیم. زیر یکی از فنجان‌ها یک مهره‌ای پنهان می‌کنیم.

به جای مهره می توانیم از حبوبات مثلا یک نخود استفاده کنیم.

بازیکن مقابل باید جای مهره یا نخود را برای برنده شدن نشان دهد.

اگر حریف جای مهره را زیر فنجان اول یا آخر درست حدس  بزند برنده شده است و اگر نزد بازیکن قبلی، بازی را  ادامه خواهد داد.

بازی پر یا پوت

بازی محلی پر یا پوت در شب یلدا

در بازی پُر یا پُوت بازیکنان پشت سرخود چیزی را توی مشت پنهان می‌کردند یا نمی‌کردند. سپس مشت را مقابل همبازی خود می‌آوردند تا حدس بزند چیزی درون مشت هست یا نه که عبارت مرسوم این بازی برای این کار پُر یا پوُت بود. این بازی‌ها را با شیرین‌کاری طولانی می‌کردند و به این دلیل هم برای بازیکنان به‌خصوص بچه‌ها جذابیت داشت. دراین‌بین افرادی که توانایی کافی برای شناسایی و حدس درست نداشتند برای آن‌که بازی را به هم بزنند، در اصطلاح جِر می‌زدند و بازی تمام می‌شد.

مازندران : تکی بازی و دست کُشتی

بازی‌های «بورده بورده»، «کی دونده دکا»، «عمو ته ره کی ورنه»، «شیرپلنگا»، «ناتلیکا» و «سوال تکی» و «دست و لینگ کشتی» از بازی های شب یلدا در استان مازندران است.

وسایل مورد نیاز تکی بازی

یک لیوان آب

بازی محلی شب یلدا، تکی بازی

چطور «تکی بازی» کنیم؟

در کتاب فرهنگ بومی بازی های مازندران نقل شده که در بازی سوال‌تکی یک نفر انتخاب می‌شود که باید  دراز بکشد. روی پیشانی او یک لیوان قرار می‌دهند و درون آن را پر از آب می‌کنند. کسی که در اتاق دراز کشیده است باید همان‌طور که لیوان روی پیشانی‌اش قرار دارد، از جایش بلند شود و بدون آن‌که آب از آن بریزد حرکت کند. اگر آب بریزد فرد جریمه می‌شود و مثلا باید غذایش را به کسی بدهد و در طول شب کمتر تحویلش می‌گیرند. باختن او در این بازی نشان‌دهنده‌ی بی‌عرضگی او است و ممکن است حتی به‌خاطر همین موضوع، دختری که از او خواستگاری کرده به او پاسخ مثبت ندهد.

بازی دست کشتی یا مچ انداختن

این بازی در شب یلدا، بین دو کودک یا بین دو بزرگسال انجام می‌شود، البته این کشتی نه از سر نزاع، بلکه برای سرگرمی انجام می‌شود، یک فرد باتجربه با بیان این‌که هر کسی مرد بازی است یا علی بگوید و نزد من بیاید.

داوطلب می‌رود و دو زانو می‌نشیند و می‌گوید «رخصت در خدمتم»

او پیش پای نفر اول حاضر می‌شود و می‌گویند «غلام همگان در خدمتگزاری حاضرم» و دست رفیقم را می‌بوسم و می‌فشارم. نفر اول هم دست در دست او می‌گذارد و روبوسی می‌کنند.

بعد حدود یک متر از یکدیگر فاصله می‌گیرند و «یا حق» می‌گویند.

 

در این زمان یک نفر باتجربه به‌عنوان داور به دو نفر بازیکن می‌گوید «مچ بزهکا» یا «دست کشتی» را انجام دهید، شروط بازی این است که حرمت یکدیگر را تا برنده شدن و تا آخر بازی نگه دارید و بازنده هم باید جای من را بگیرد، اگر قبول دارید، صلوات بفرستید.

بعد از ذکر صلوات داوطلب بزرگ‌تر نوک آرنج دست را به زمین یا اگر ایستاده باشد، روی شی‌ای که از قبل آماده شده قرار می‌دهد، سپس دو نفر به حالت دست دادن، پنجه در پنجه‌ی یکدیگر می‌گذراند و با تشکیل شدن زاویه، بازی شروع می‌شود و افراد تلاش می‌کنند تا پشت کف دست دیگری را به زمین برسانند.

بعد از مشخص شدن برنده، داوطلب بعدی به بازی می‌آید و بازنده، داور می‌شود و اگر نفر برنده در بازی با نفر دوم ببازد، جای داور دوم را می‌گیرد. این بازی تا پاسی از شب ادامه می‌یابد. در بازی گروهی روش بازی چنین است که «سرگروه‌ها» با هم رقابت می کنند و بعد «سرگروه» داور گروه بعدی می‌شود و این بازی آن‌قدر ادامه پیدا می‌کند تا یک گروه پیروز بازی شود.

 شعر مخصوص بازی دست کشتی یا مچ انداختن

در این بازی تشویق‌کننده‌ها می‌خوانند:

دست بیهل دست دله/ فشار هاده خله خله/

اونتا گنه فشار هاده/ اینتا گنه فشار هاده /

مردی دست کارهاده/پئیز نیه بهار هاده/

انده وره پلوش هاده/ تا وره دخسندی/

ونه دست دوندی/ برنده بازی بونی/

بازی سره راضی بونی/ هر کسی زور ندارنه/

بازوی پر ندارنه/مردی برو موچ بزنیم/ سری به هر کوچ بزنیم

به این معنی که :

«دست خود را در دست رقیب بگذار (پنجه به پنجه شو)/

خیلی خیلی فشار بده/ آن یکی می‌گوید فشار بده (با تشویق همراهان)/

این یکی می‌گوید فشار بده/ یک کاری دست مرده بده/

اگر پاییز نشد فصل بهار بده/ آنقدر فشار بده /

تا رقیب را خسته کنی و ببری بازار بفروشی / دست‌های او را ببندی/

در این بازی برنده می‌شوی/ در این بازی راضی می‌شوی /

هر کس که زور ندارد/ بازو و بستر قوی ندارد/

اگر مردی بیا با مچ دست مسابقه بدهیم/ و به هر قوم و قبیله‌ای سر بزنیم.

 

جای جای ایران پهناور، بازی های محلی و بومی خود را دارد که برگرفته از شرایط اقلیمی و روحیات مردم آن است. این بازی ها با کمترین امکانات قابل اجراست و می تواند ساعت ها اهالی یک خانه را سرگرم کنند.

شما هم اگر بازی محلی خاص در شهر و روستای خود دارید به ما بگویید تا با تهیه مطلب از آن به حفظ بازی های محلی و گسترش آن کمک کنید.