گلیم تربیت و پای دراز کودک
گاهی کودک در جمع حرفی ناشایست خطاب به بزرگتری بر زبان می آورد که لازم است پدر و مادر او را تنبیه کنند؛ اما آنها لذت هم می برند و شاید بدشان نیاید کودک را تایید کنند! متن گلیم تربیت و پای دراز کودک از تربیت کودک در فرهنگ خانواده در ایران می گوید. در مجله فرهنگی وبلایت از اخلاق ایرانی بخوانید.
اعضای یک خانواده در کنار هم بزرگ می شوند ، با غم ها و شادی های مشترک …
با دلخوری ها و خوشی ها بزرگ می شوند تا به سن تشکیل خانواده می رسند ، به سن و شرایط استقلال از خانه پدری و خانواده خود ؛ شاید انبوهی از حرف ها و دلخوری ها را هم ، با خود به خانه بخت ببرند ، دلخوری هایی که به هزار و یک دلیل ، به زبان نیامده ، یا اگر آمده حل نشده …
حال این عضو سابق خانه پدری ، خود پدر یا مادر می شود ، اما مبنای تربیت فرزند خود ، در کنار فرزندان سایر اعضای خانواده را ، دلخوری های سابق خود می گذارد ؛
دلش می خواهد حرف های نگفته دوران کودکی و نوجوانی خود را ، فرزند کوچک خودش و در حضور همان جمع سابق بگوید و خب این فرزند نیز بچه است و حرجی بر او نیست!
غافل از اینکه این سخنگوی غم و غصه های فروخورده دوران کودکی والدین و این نماینده تام الاختیار فعلی خانواده نیز ، روزی بزرگ می شود.
همگام با همبازی ها و هم سن و سال های محیط اطرافش و شاید این پایی که در دوران کودکی از گلیم تربیت و رعایت آداب معاشرت دراز تر شده ، آن روز ، یارای همراهی دیگران را نداشته باشد و خود زمینه ساز تولید غصه هایی جدید شود واین یعنی یک تربیت کاملاً خانوادگی!!
تربیت کودک که با اندکی مدیریت ، منطق ، صبر و حوصله همراه باشد؛ شاید سرنوشت انسان هایی را تغییر دهد.
انسان هایی که می توانند به هم علاقمند باشند و با بودن کنار همدیگر احساس آرامش کنند ، نه اینکه دائم دنبال فرصتی باشند برای اثبات خود و بی احترام کردن دیگری…
گاهی کودک در جمع حرفی ناشایست خطاب به بزرگتری بر زبان می آورد که لازم است پدر و مادر او را تنبیه کنند یا حتی به کودک معنی لفظ یا الفاظی که بکار برده را بگویند یا حداقل ناشایست بودن آن را متذکر شوند، چرا که عموماً کودکان و خردسالان معانی واژه ها را به درستی نمی دانند و صرفاً واکنش های دیگران برایشان مهم است!
اما والدین به همان دلایلی که قبلا گفته شد از اتفاق رخ داده لذت هم می برند و شاید بدشان نیاید کودک را تایید کنند!
آنها برای فرار از اینکه رفتارشان اشتباه است گاهی فرزندانشان را بیش از حد ارج می نهند و آنها را در سطح خودشان و سایر بزرگترها بالا می آورند، کاری که صرفاً هنگام بازی و یا مواردی شبیه به این مجاز به آن هستند و آنقدر این کار را علی الخصوص در جمع تکرار می کنند که خودشان هم باورشان می شود فرزندشان توانایی های زیادی دارد ، تا حدی که به مرور تصور می کنند کودک خردسال باید در حد یک انسان بالغ بفهمد و تصمیم بگیرد وگرنه …
ذهن کودک کاملاً بکر و دست نخورده است و این پدر و مادرند که با رفتارهای خود به او یاد می دهند چگونه با دیگران تعامل کند. واضح است اگر بجای آموزش کینه و نفرت و ستیزه جویی به این ذهن بکر محبت و تعامل آموزش دهیم، سرنوشت روشن تری را می توانیم برایش متصور بشویم.