از رویای تحصیل تا بحران بیکاری

از رویای تحصیل تا بحران بیکاری

درد دل یکی از فارغ التحصیلان ممتاز رشته ی موسیقی این بود : امید داریم روزی حداقل چیزی که یادمان دادند را از ما بخواهند …. در این چند سال دانسته هایمان را انبار کردیم برای روز مبادا، که هنوز نرسیده. موسیقی دانان جوان تحصیل کرده ای که هیچ کس تحویلشان نمی گیرد و مانده […]

درد دل یکی از فارغ التحصیلان ممتاز رشته ی موسیقی این بود : امید داریم روزی حداقل چیزی که یادمان دادند را از ما بخواهند …. در این چند سال دانسته هایمان را انبار کردیم برای روز مبادا، که هنوز نرسیده. موسیقی دانان جوان تحصیل کرده ای که هیچ کس تحویلشان نمی گیرد و مانده اند با این اوضاع چه کنند

شنیده و دیده ام که بعضی هایشان پیک موتوری شده اند ، بعضی بازاریاب شرکت ها، مرتبط ترین فعالیت متناسب آنچه آموخته اند همان تدریس در آموزشگاه هاست به عنوان نوازنده سازهای مختلف فراهم کننده بساط عیش و طرب جشن ها و میهمانی ها هم  به عنوان مطرب که …  بماند !

درد دل یکی از فارغ التحصیلان ممتاز رشته ی موسیقی این بود :
امید داریم روزی حداقل چیزی که یادمان دادند را از ما بخواهند ….
در این چند سال دانسته هایمان را انبار کردیم برای روز مبادا، که هنوز نرسیده.
موسیقی دانان جوان تحصیل کرده ای که هیچ کس تحویلشان نمی گیرد و مانده اند با این اوضاع چه کنند
شاید بگویید این که چیز جدیدی نیست وضعیت خیلی از رشته های دانشگاهی و کار همین است  ، ما هم هستیم
بله کاملا درست است اما کمی آن طرف تر مستند سازان جوانی هم هستند درست شبیه همین ها
کارهای تصویری تولید می کنند با هزار زحمت اما زمان انتخاب موسیقی که می شود ، باید کارهایی را دانلود کنند از همین فضای نت که حق استفاده اش برای دیگری ست تا زمانی که این تولیدات در داخل بماند خیلی مشکلی نیست نهایتا می گویند صدای فلان فیلم یا بازیست
اما کافیست همین ها برای جشنواره یا نمایش برون مرزی بخواهد ارسال شود .
با اولین ارزیابی ، رد می شود ؛ به جرم موسیقی دزدی و این برای فرهنگ و هنر یک ملت ، چیزی نزدیک به فاجعه است
این همه استعداد و نیروی خلاق ، دور از هم  ، فضاها و موقعیت هایی را تجربه نمی کنند و عمر می گذرانند
چه کسی باید و می تواند این ظرفیت ها را به هم برساند ؟!

فرستادن دیدگاه