نقدی بر فیلم سینمایی قصر شیرین
فیلم قصر شیرین ساخته رضامیرکریمی است به تهیه کنندگی خودش. ده فیلم بلند، طی دو دهه در کارنامه آثار میرکریمی ثبت شده و قصر شیرین آخرین آن است. در خلاصه منتشر شده از فیلم آمده است: جلال مرادی مردی که دهه چهل زندگی را می گذراند در طی تصادفی خانوادهای را به قتل میرساند، اما تصادف در دادگاه غیرعمد شناخته می شود. او پس از گذراندن دوران زندان، همسر و فرزندانش را ترک کرده و به شهری دیگر می رود، پس از دو سال به شهرش باز میگردد زیرا که زنش دچار مرگ مغزی شده است. نقد فیلم سینمایی قصر شیرین را در تالار هنر مجله فرهنگی وبلایت بخوانید.
نقد فیلم قصر شیرین
قصر شیرین ساخته رضامیرکریمی است به تهیه کنندگی خودش. ده فیلم بلند، طی دو دهه در کارنامه آثار میرکریمی ثبت شده و قصر شیرین که این روزها روی پرده اکران جشنواره فیلم فجر است آخرین آن است.
فیلمی که با شروعش، تماشاگر پرت می شود به وسط داستان یک زندگی و تقریبا سی دقیقه طول می کشد تا قطعاتی از اطلاعات به هم ریخته، بنشیند کنار هم و پازل قصه را کامل کند. هرچند که از همان ابتدا می شود حدس زد که این زندگی با غمی سنگین و موقعیتی دردناک روبه روست که دو کودک معصوم فیلم از آن بی خبرند. تلخ ترین صورت ممکن که ذهن سعی می کند از آن فاصله بگیرد.
داستان فیلم، زندگی جلال مرادی و خانواده اش را روایت می کند. مردی چهل و اندی ساله که در گذشته راننده کامیون بوده و در تصادفی خانواده ای را به قتل می رساند. با غیر عمد شناخته شدن قتل، جلال بعد از گذراندن زندان، همسر و فرزندانش را رها می کند و به شهر دیگری می رود و در آنجا همسر دیگری اختیار می کند. اما خبردار می شود که همسر اولش که هنوز به پای جلال مانده و مثل یک مرد کار می کند تا دو کودکش را سرپرستی کند بعد از عمل جراحی، مرگ مغزی شده. جلال می آید به دکترها می گوید دستگاه ها را جدا کنند، قلب زنش را می فروشد و به همراه دو کودک میزند به دل جاده.
با این اوصاف، قصر شیرین میرکریمی اصلا قرار نیست شیرین باشد؛ هم اسم مادر بچه های داستان و نه اصلا ارتباطی دارد با منطقه مرزی قصر شیرین. قصر شیرین در یکی از پرشیبترین خیابان های یاسوج با جغرافیایی بکر، فیلمبرداری اش کلید زده شد.
رضا میرکریمی که تاکنون فیلمهای «یه حبه قند»، «دختر»، «امروز»، «به همین سادگی»، «خیلی دور، خیلی نزدیک»، «اینجا چراغی روشن است»، «زیر نور ماه» و «کودک و سرباز» را ساخته از نگاه برخی منتقدین برخلاف جنسیتش، نگاهی فمنیستی به روابط مرد و زن دارد. مسئله ای که در نشست خبری فیلم قصر شیرین هم از زبان اهالی رسانه و خبرنگاران شنیده شد.
میرکریمی درحالی برچسب فمنیست بودن را می خورد که خودش هم آن را نفی نمی کند. در جواب می گوید :
«شاید چون من زنم را دوست دارم اینگونه فیلم میسازم». از نگاه منتقدین، مردهای داستان های میرکریمی حداقل ۹ نمونه از آثار اخیرش شخصیت سالمی ندارند که در قصر شیرین هم به حد اعلای خود می رسد.
مردی خشن، خالی از عاطفه که رفتن همسر دومش هم خیلی او را به هم نمی ریزد، مردی بی تعهد نسبت به همسر و فرزندانش، بیتفاوت نسبت به آینده دو کودکش و در نهایت، منفعت طلب وقتی قلب همسرش را هم می فروشد.
در مقابل شخصیت مرد، مادری است که با وجود بی مهری هایی که از همسرش دیده، شخصیت و جایگاه مرد قصه را به عنوان پدر در ذهن کودکان خود حفظ می کند تا جایی که دوچرخه ای هم اگر می خرد برای بچه ها این طور وانمود می کند که از طرف پدرشان بوده است. با این حال میرکریمی به عنوان ایده پرداز اصلی فیلمنامه تاکید دارد که «مردهای فیلمهایم را بسیار دوست دارم.»
گرچه برخی در تحلیل هایشان می گویند قصر شیرین، سفر درونی یک مرد با آن ویژگی های شخصیتی کج و معوج به سمت یک تحول درونی است که شاهد آن هم زیر گرفتن یک روباه در جاده و پیاده شدن برای کمک به حیوان زبان بسته است اما همان هم با التماس های پسر کوچک مرد و بغض و اشک های اوست . وضعیتی که رنگ و رو و توان و زور ندارد برای تغییر این مرد و رفتارها و سرنوشتی که برای زن و زندگی اش رقم زده.
میرکریمی درست می گوید؛ اثر آخرش برای خانه است و خانواده اما اگر مردهای این جامعه از این دست باشند ، دختران شیرین این سرزمین بعید است به ازدواج و شکل گیری مفهومی به اسم خانواده تن بسپارند.