نان سال های جنگ را چه کسی می پخت؟

نان سال های جنگ را چه کسی می پخت؟

کتاب نان سال‌های جنگ درباره پشت جبهه جنگ و نقش فعال زنان در آن سالهاست. این کتاب از خاطرات زمان جنگ است از زبان زنان روستای صدخرو سبزوار که برای جبهه نان می پختند. نویسنده اش محمود شم آبادی است و انتشارات راه یار آن را منتشر کرده. اولین کتاب از مجموعه تاریخ شفاهی پشتیبانی جنگ است. در مجله فرهنگی وبلایت با کتاب های خوب در حوزه دفاع مقدس آشنا شوید.

نان سال‌های جنگ، اولین کتاب از مجموعه تاریخ شفاهی پشتیبانی جنگ است. کتابی است که به نقش زنان روستای صدخرو سبزوار در پشتیبانی دفاع مقدس پرداخته. نان سال های جنگ را محمود شم‌آبادی بر اساس تحقیق و مصاحبه محمد اصغر زاده به نگارش درآورده و  انتشارات راه یار آن را منتشر کرده است. در کتابخانه مجله فرهنگی وبلایت کتاب خوب ورق بزنید.

کتاب نان سال های جنگ

نان سال های جنگ

کتاب زنان سال های جنگ، شرایط روستایی را ترسیم کرده که کیلومترها با خط مقدم جنگ فاصله داشته، اما ثمره تلاش‌هایش، روحیه دادن و قوت بخشیدن به رزمندگان در جای جای خط مقدم بود.

روستای صدخرو در در ۵۵ کیلومتری غرب شهرستان سبزوار قرار دارد و یکی از هزاران روستایی است که در سال‌های دفاع مقدس، به پشتیبانی از جنگ مشغول بود. روستاهایی که به مدد جهاد سازندگی پایشان به پشتیبانی جنگ باز شد. زنان روستای صدخرو نمونه ای از زنان انقلابی هستند که عمرشان را پای دفاع از انقلاب و ارزش‌هایش گذاشتند. هرچند این زنان سواد زیادی نداشتند و در دانشگاهی درس نخوانده بودند، اما در مکتب اسلام یاد گرفته بودند که زندگی چیزی نیست جز عقیده و جهاد. برای همین زندگی‌شان شده بود جهاد در راه عقیده. برای همین بود که پای تنور خیس عرق می‌شدند، اما از نان پختن برای جنگ دست نمی‌کشیدند.

تنور نان

امام خمینی درباره عظمت کار این زنان گفته است:

«من وقتی که در تلویزیون می‌بینم این بانوان محترم را که اشتغال دارند به همراهی کردن و پشتیبانی کردن از لشکر و قوای مسلح، ارزشی برای آنها در دلم احساس می‌کنم که برای کسی دیگر نمی‌توانم آن‌طور ارزش قائل شوم. آنها یک کارهایی که می‌کنند که دنبالش توقع اینکه یک مقام یا یک پستی را اشغال کنند، با یک چیزی از مردم خواهش کنند؛ هیچ این مسائل نیست، بلکه سربازان گمنامی هستند که در جبهه‌ها باید گفت مشغول جهاد هستند.»

زن در حال پخت نان

بخشی از کتاب نان سال های جنگ

مقدمه کتاب استنادی به یکی از بیانات رهبر انقلاب در آذر سال ۶۸ دارد که به نقش زنان در دفاع مقدس اشاره شده «اگر زنان حماسه جنگ را نمی‌سرودند و جنگ را در میان خانه‌ها یک ارزش تلقی نمی‌کردند، مردها اراده و انگیزه رفتن به میدان جنگ را پیدا نمی‌کردند.»

در بخش دیگر مقدمه کتاب نان سال های جنگ آمده  :

دشمن آمده بود خانه بسوزاند، اما زنان روستا دست روی دست نگذاشتند. وقتی پای جهاد سازندگی به روستا باز شد، شروع کردند به نان پختن برای جبهه، نان و کلوچه، آش و مربا، شال گردن و کلاه، ژاکت و جوراب هرچه از دستشان برمی‌آمد، دریغ نمی‌کردند. همه چیز از دل همین خانه‌های روستایی شروع شد. زنان روستایی خانه را میدان نبرد دیدند و خودشان را به میان مهلکه انداختند. زنان روستا هم پای مردانشان کار می‌کردند و جهاد. زنان روستا با اذان صبح بیدار می‌شدند و با وضو پای تنور می‌رفتند. خواهری که سلمان هراتی در یکی از شعرهایش تصویر کرده است، یکی از هزاران زن روستایی است که برای رزمندگان دستکش می‌بافته یا شال گردن و کلاه:

تو می‌خواهی خواهرم فرصت نکند/ برای رزمندگان دستکش ببافد…

مراسم آیینی در روستا

با تورّق سایر قسمت های می خوانید:

توی منطقه، هیچ جایی مثل صدخرو نبود. این پیشتازی مدیون زن‌های صدخروی بود. می‌گفتند این کاری است که به درد دنیا و آخرتمان می‌خورد. همه کارها هم صلواتی بود و حق‌الزحمه‌ای نداشتیم، یکی از خانم‌ها خودش بود و پنج تا بچه یتیمش. زندگی‌اش از نان پختن می‌گذشت. برای جبهه هم نان می‌پخت، اما مجانی…

وقتی زنان صدخرو ، کودک بودند

در شروع کتاب با خاطرات روزهای کودکی زنان صدخرو پرداخته که همزمان با مسئله کشف حجاب به دستور رضاخان و نیز رواج قحطی بر اثر اشغال ایران به دست متفقین بوده است. در ادامه، روزهای انقلاب و آشنایی روستاییان با حضرت امام(ره) و قیامش روایت می‌شود. پس از این قسمت‌ها، در شش بخش به اتفاقات مختلفی که در روستا برای پشتیبانی جنگ رقم خورده می‌پردازد. پخت نان کاک که مخصوص سبزواری‌هاست، تهیه کلوچه روغنی، آماده کردن مربا و زحمت چندروزه زنان برای تهیه رشته آش از جمله تلاش‌ها برای پشتیبانی تدارکات جنگ است.

تنور نان

خاطرات دوخت لباس‌های مورد نیاز جبهه و تهیه لباس‌های بافتنی برای روزهای سرد رزمندگان بخش دیگری از تلاش‌های زنان صدخرو برای پشتیبانی جنگ است. پنج بخش پایانی کتاب نیز روحیه ایمانی روستاییان، به خصوص سختی‌های انتظار برای رسیدن خبر از مردان روستا به خانواده‌شان ترسیم می‌کند. یکی از بخش‌های خواندنی کتاب هم برگرفته از خاطرات نذرهای اهالی روستا برای موفقیت مجاهدان در جبهه است.جهاد زنان صدخروی با پخت نان برای رزمنده‌ها شروع شد و تا پایان جنگ ادامه داشت.

اولین چراغ را خیر النسا روشن کرد

اولین چراغ را خیرالنساء صدخروی روشن می‌کند و با تلاش‌های او و شوهرش حاج عباس، این روستا پایگاهی فعال برای پشتیبانی جنگ می‌شود. او می‌گوید: «بچه‌های جهادسازندگی به شوهرم گفته بودند برای جبهه نان می‌خواهند. وقتی به من گفت باور نکردم. بعضی‌ها با تعجب می‌پرسیدند مگر نان خانه جبهه را جواب می‌دهد. با این حال همسایه‌ها را جمع کردیم و دست‌به‌کار شدیم. از اذان صبح تا اذان مغرب کارمان همین بود. زمان عملیات، یک وانت آرد خانه ما خالی می‌شد. زنان روستا می‌آمدند نوبتی پای تنور بودند. روزی سه کیسه آرد برای جبهه خمیر می‌کردیم. اوایل پخت نان مخصوص عملیات‌ها بود. کم‌کم همه‌وقتی شد.»

خاطرات زنان روستای صدخرو در پشتیبانی از جبهه و رزمندگان در ۱۶ فصل روایت شده و قسمت پایانی کتاب مختصص تصاویر زنان جهادگر و شهدای این روستا است.

مشخصات کامل این کتاب

ناشر : راه یار

نویسنده : محمود شم آبادی (شمس)

تحقیق و پژوهش : محمد اصغر زاده

سال نشر : ۱۳۹۸

تعداد صفحات : ۱۹۲

خرید کتاب نان سال های جنگ

کتاب نان سال های جنگ را می توانید با تخفیف از اینجا بخرید