لاک تراشی ؛ بوی چوب در ضرب تیشه
در این مطلب می خوانید:
کنار نوار ساحلی خزر، چادرهایی برپا شده. همه جور جنس و کالایی هم از در و دیوارش آویزان است.از کلاه حصیری گرفته تا دمپایی و کایت های رنگی که منتظرند تا باد موافقی بوزد و نخ اش بیفتد دست یک پسربچه، برود خال آسمان.
کنار همه بوی خیسی و نم ساحل، یک گوشه روی تَن چادرها، چوبی جاتی به صف شده اند که بوی جنگل می دهند.
بوی شمشاد بلوط و چنار و افرا. بوی سپیدارهای بلند و نارون و گردو.
این چوبی های پُر نقش و نگار، احتمالا دلِ بانوانی که آمده اند به تماشای بازار ساحلی را بیشتر از همه ببرد.
در دنیای ویترین های رنگی و ظروف پیرکس لوکس و کریستال های گران قیمت مراکز بزرگ خرید، این چوبی ها ساکتِ در پناه دریا در ظاهر شاید حرفی برای گفتن نداشته باشند؛
اگر ندانید که لاک تراشی چیست؟ مرد لاک تراش کیست و حرفه اش چیست؟
در مجله فرهنگی وبلایت از پیشه های ایرانی و میراث فرهنگی ناملموس بخوانید.
لاک تراشی چیست؟
لاک تراشی پیشه مردمان شمال ایران است؛ اختصاصیِ خودشان.
مازنی ها به لاک تراشی، چوتراشی هم می گویند. « چو » در زبان محلی همان چوب است
تراشی هم، همان تراش کاری و شکل دادن خودمان.
لاک ظرف بزرگی است که داخلش غذا را می ریزند و برای خوردن، دور هم جمع می شوند. و چون لاک، مهم ترین محصول تولیدی این شغل است به همین نام معروف شده : لاک تراشی
لاک تراشی برای ما که اولین بار اسمش را می شنویم ، هنر است و صنایع دستی.
اما برای اهالی شمال کشور به خصوص مازندران و گیلان، این دست سازه های چوبی، بخشی از وسایل زندگی و آشپزخانه بوده و هست.
مردم دیار مازندران تا یادشان هست، لاک و لاک تراشی بوده و هست. از مهمترین و زیباترین صنایع دستی بومی استان مازندران.
عمرش بلند است . بعضی می گویند ۸ هزار سال ، بعضی می گویند ۱۱ هزار سال.
قطع نهال در باور مردمان دیار جنگل و دریا گناهی نابخشودنی است اما تکه چوب های به جا مانده از یک درخت کهنسال را که می شود سرو سامان داد برای زندگی؟!
مادر طبیعت برای ساکنین اش دامن سبز گسترده و خدا ماموریت اش داده تا روزی خود را به قدر گذران زندگی از سفره طبیعت برچینند.
ظروف لاک تراشی که حالا اسمش صنایع دستی است ، پیش تر تولید پرمصرف روزانه بوده. لاک تراش ها یکی دوتا نبودند.
آدمهای زیادی این حرفه را بلد بودند و از کنارش نان می بردند سرسفره خانواده.
تقریبا خیلی از اسباب و وسایل زندگی از یک سرش می رسید به دست لاک تراش.
به مرور ظروف پلاستیکی و رنگارنگ محصول دست صنعت که آمد لاک فروش ها هم بساط شان را بی سر وصدا جمع کردند و رفتند.
لاکی هایی که مانده اند هم شده اند وسایل تزئینی و دکوری.
ظروف لاک تراشی یک جورهایی دوست دار طبیعت است. نیاز به بازیافت ندارد و به سادگی به دامن سبزش باز می گردد.
لاک تراش ها چه می کنند؟
لاک تراشی در شمال ایران متولد شده. دلیلش هم با کمی تامل در ماهیتش پیداست. لاک تراشی سروکارش با چوب است. شمال ایران هم منبع خداداد چوب. بیشترین ماده اولیه، همین بوده.
از ریشه و تنه درختانی مثل افرا، راش، توسکا، انجیری، شمشاد، ممرز.
لاک تراش ها خاطر ظروف افرا و شمشاد را بیشتر از بقیه می خواهند که ماندگاری اش بیشتر است و قیمتش به تبع بالاتر است.
می گویند درختان پهن برگ در برابر حرارت، رطوبت، خمش و ترکیدگی تاب آور هستند.
بسته به اینکه چه می خواهند بسازند گاهی می روند سراغ ریشه ها. انتخاب ریشه ها برای ساخت ظروف چوبی کاملا هوشمندانه است.
ریشه ها سبک اند و برای یک ظرف، چه چیزی مطلوب تر از سبک بودن در عین بادوام بودن؟! ظرفی که تَرَک نخورد، کج نشود و از دست تان اگر افتاد به ضربِ ضربه نشکند.
نیاز دامداران جنگل نشین حاشیه خزر، مردم این منطقه را هنرمند کرده.
دامدارانی که به « گالش ها »معروفند با شناخت و سوادی که از چوب داشته اند داخل کُنده های درخت را با ابزارهای مختلف دَم دست می کندند و ظروف مورد نیازشان را می ساختند.
ابزار کار لاک تراش، همان وسایل ابتدایی است که پدران این منطقه هزاران سال پیش دم دست شان بود برای کندن و نقش انداختن.
وسایل ساده ای مثل تبر، تیشه، اره، سوهان، چوبساب، مغار ، اسکنه، رنده، رخ درشت یا دارکن، دلهگیر و چکش چوبی.
در استان مازندران شهرهای نور، چمستان، آمل، بابل، سوادکوه، ساری و در گیلان منطقه های تالش، رضوان شهر و آستانه اشرفیه این پیشه رواج داشته.
مراحل ساخت دست سازه های لاک تراشی
اول . چوب شناسی
قبل از هرچیزی برای لاک تراش شدن باید چوب شناس خوبی بود. این شناخت خوب از چوب برمی گردد به دانش بومی ساکنان شمال ایران از جنگل و گونه های درخت.
اینکه ریشه و ساقه و تنه اصلی و شاخه های درخت هر کدام به چه درد می خورد. درخت چند ساله است و …
بعد از انتخاب چوب چگونه باید مراقبت کرد تا آفت نگذارد و سالم بماند.
لاک تراش ها برای انتخاب چوب مورد نظرشان حساب و کتاب خاص خود را دارند. معتقدند که هرچوبی مناسب هر ظرفی نیست.
مثلا برای وسایل منزل، دست می گذارند روی ریشه های متصل به ساقه که کمتر در برابر هجوم برف و باران بوده اند.
دوم . شکل دهی با تبر
بعد از انتخاب چوب، نوبت تبر است که فرم و شکل مناسب هر ظرف را به چوب بدهد.
بعد از آن پای تیشه می آید به میان تا پرداخت کلی کند و قطر چوب را کم کند.
سوم . آب دهی چوب
چوب که شکل کلی ظرف را گرفت آب دهی اش می کنند. می گذارند یک روز در آب بماند و دلش نرم شود.
از پس این نرمی می شود با ابزار تیزتر به جزئیات بیشتری رسید.
چهارم . ماندن در آفتاب
حالا نوبت خشک شدن است. چوب ها که حالا به شکل ظرف دلخواه هم درآمده حمام آفتاب می گیرند
و یک روز به حال خودشان رها می شوند تا بعد از آن مرد لاک تراش به سراغشان برود برای پرداخت نهایی.
پنجم. حرارت دهی با آتش
ظروف چوبی را با کمی فاصله به داغی آتش نزدیک می کنند تا حرارت ببیند و تثبیت شود و مقاومتش بالا برود.
بعد آن مخلوطی از سرشیر یا ماست را با خاک و زغال به سطح ظروف می مالند و آن را درزگیری می کنند و دوباره به دل حرارت می سپارند.
هرم گرمای آتش هم ظرف های را در برابر ضربه مقاوم می کند هم گل می اندازد به صورتشان و رنگ و رو می گیرند؛ رنگ قرمز متمایل به سیاه.
چوب با طی این چند مرحله و معجزه دست و ذوق لاک تراش که به هنر حجم تراشی اش برمی گردد می شود ظروف و بساط سفره و وسیله ضروری یک زندگی.
بی هیچ ماده غیرطبیعی و بی هیچ رنگ مصنوعی. کاملا بومی و پُر از بوی زندگی. عمرتان اگر قد دهد، می توانید صد سالگی یک ظرف لاک تراشی را هم ببینید.
لاک تراشان معروف
قدیم تر اگر معلم مدرسه و ملّای مکتب از بچه ها شغل پدر را می پرسید خیلی هایشان می گفتند لاک تراش.
لاک تراش ها یکی دوتا نبودند. چند روستای دیگر هم بود به همین اسم.
گاهی تعداد شاغلان این حرفه در یک روستا به حدی بود که اسم روستا هم می گذاشتند لاک تراشان.
این روزها اگر می خواهید لاک تراشی و لاک تراشان را ببینید باید سراغشان را از شرق مازندران بگیرید از شهرستان نکاء .
« نکاء » روستایی دارد به همین اسم. روستای لاک تراش.
علی توکل زاده از همان هایی است که بیش از ۴ دهه از عمرش با چوب های خشک جنگل و تیشه گذشته.
لاک تراشی در خانواده توکل زاده شغل موروثی است.
علی آقا چوب مورد نیازش را از جنگل می آورد و ساخت یک کفگیر چوبی تقریبا یک ساعت از عمرش را می گیرد.
علی آقای توکل زاده از دستِ استیل و پلاستیک و چینی شاکی است. در رویاهایش منتظر آمدن روزی است که حرفه اش رشته دانشگاهی شود.
خیلی هم نگاهش به این پیشه روشن است. اینکه طراحانی باشند که طرح های جدیدی برای لاک تراشی طراحی کنند و به عبارتی بازآفرینی اش کنند.
آن وقت است که بازار لاک تراشی هم مثل قبل پررونق می شود.
رویاهای مرد لاک تراش خیلی هم پُر بیراه نیست وقتی که کارشناسان صنایع دستی و میراث فرهنگی مازندران به فکر احیای این پیشه و جایگزین کردن « خیزران » به جای چوب های جنگلی هستند.
حاشیه دریا، دشت و ارتفاعات مازندران پُر است از خیزران.
خیزران برای این روزها که اوضاع و احوال جنگل های شمال مثل هزاران سال قبل نیست و قاچاق چوب، زلف های سبز خزر را کچل کرده، جایگزین مناسبی است.
خیزران هایی که شبیه اش از کشورهای آسیای شرقی خیلی وقت سینی و قاشق و انواع لوازم چوبی می شود و سرازیر شده به ایران.
می گویند قیمت تمام شده خیزران، کمتر از چوب است، راحت تر تراش می خورد و نتیجه نهایی، تَر و تمیز تر است.
در مقایسه با پهن برگ هایی مثل افرا که اگر یکی را بکُّنی باید ۱۵۰ سال منتظر بمانی تا یکی شبیه اش سبز شود، جای خالی خیزران زودتر پر می شود؛ تقریبا ۵سال.
چه وسایلی را با لاک تراشی می سازند
آنکه شغل و پیشه اش لاک تراشی بود، دست سازه های چوبی می ساخت و نقش و نگار می انداخت به دل چوب. نقوش هم برگرفته از همان طبیعتی بود که اطرافش بود.
ظروفی می ساخت مخصوص آشپزخانه :
لاک که بین مازندرانی ها به خردخار معروف است. ظرف بزرگی است برای اینکه گرما پلا در آن خورد. گرما پلا غذایی محلی است که وقتی داخل لاک ریخته می شود اهالی خانه و مهمانی را به دور خود جمع می کند.
کچه یا همان قاشق چوبی
جوله یا جاله که چیزی شبیه پارچ آب است در اندازه های مختلف. خیلی وقت های جوله ها برای دوشیدن شیر استفاده می شد یا لبنیات را در آن نگه می داشتند.
طرح روی جوله ها نقشه های مارپیچ و زنجیره ای شکل بود.
برنج شور را می ساخت برای شستن برنج؛ کاسه ای گود و بزرگ بود.
کچه که اندازه های مختلف دارد و همان قاشق است برای غذاخوردن. یک مزیت هم نسبت به قاشق های فلزی این روزگار دارد.
آن هم این است که به خاطر چوبی بودنش، جلوی سوختگی زبان تان را می گیرد.
کِترا که شبیه کچه است اما بزرگتر. با کترا آش هم می زنند و کارهایی شبیه هم موارد.
دونه پاج که دیس گرد بود که داخلش برنج می ریختند برای پاک کردن.
قند چوله که با آن قندها را می شکستند
کَلــِز شبیه ملاقه که اگر در دست نبود می شود با آن شیر را هم زد و سرد کرد.
تَلَم ظرفی برای هم زدن ماست و کره و دوغ
و کشکول و خیلی وسایل دیگر.
منابع پژوهشی درباره پیشه لاک تراشی
این پیشه قدیمی هم در فهرست میراث فرهنگی و آثار ملّی ایران است و هم مُهر اصالت خورده. اما ظاهرا روز به روز ردّ پایش در زندگی روزمره ما دارد کم رنگ و کم رنگ تر می شود.
کتاب « هنر لاک تراشی » یکی از معدود منابعی است که سعی کرده با انتشارش جلوی از دست رفتن این هنر و پیشه را بگیرد.
ما برای نوشتن این مطلب درباره لاک تراشی از منابع موجود در کتاب ها، مقالات و منابع برخط بهره برده ایم.
پیشنهاد می کنیم برای اطلاعات بیشتر منابع کتابهای زیر را هم ورق بزنید.
لاک تراشی در مازندران به روایت فرهنگستان هنر، رجب علی مختارپور
چوتاشی بررسی هنرهای چوبی مازندران، فصلنامه فرهنگ مردم ایران
نگاهی مردم شناختی به پیشینه چوتاشی – دکتر مصطفی رستمی
سخن وبلایت برای لاک تراشی
اگر از آن دسته آدمها هستید که دوست دارید به دور از پیچیدگی های صنعتی جامعه امروز زندگی کنید یا تنوع را می پسندید وسایل چوبی لاک تراشی را امتحان کنید.
به دست آوردنش البته در بازار پر از چوبی جات مالزیایی و اندوزیایی ساده نیست.
اما یک سفر که می شود به مازندران رفت و سراغ حرفه ای های این پیشه هزاران ساله را گرفت.
قطعا از اینکه هموطنی از کیلومترها دورتر سراغش را گرفته خوشحال می شوند.