انطباق شب یلدا و کریسمس | ریشه یابی کریسمس اروپایی ها!!
در این مطلب می خوانید:
همزمانی تاریخی جشن شب یلدا و کریسمس از موضوعات جالب توجهی است که ذهن بسیاری از محققین و قشر متفکر جامعه را به خود درگیر کرده است. شب یلدا ریشه در مهرپرستی ایرانیان پیش از زرتشت دارد و کریسمس هم که جشنی بعلت تولد حضرت مسیح (ع) است. جنگ میان ایران و روم شکل گرفته بود و رومیان نمی دانستند که در آینده همین جنگ می تواند در تعیین زمان جشن کریسمس آنها موثر خواهد بود!! در این جنگ بخشی از سربازان امپراطوری روم، بعلت بد رفتاری از جانب فرماندهان خود، به آیین میترائیسم ایرانی ها گرایش پیدا کردند و آرام آرام میترائیسم به امپراطوری روم نفوذ کرد که از جمله رسومات این آیین، جشن شب یلدا بود … .
یلدا و کریسمس ۲ جشن مختلف و مشترک!
طیفی از محققین باور دارند که اساسا بخش گسترده ای از آیین مسیحیت، ناشی از باور های مهرپرستی بوجود آمده است و مسیحیت اختلاط فرهنگی واضحی با مهرپرستی دارد. مثلا تولد حضرت مسیح در آغل هم یکی از این مصادیق است که به گفته مسیحیان، از تولد میترا در غار گرفته شده.
مسئله مهمی که در خصوص تولد حضرت مسیح باید ملاحظه کرد آن است که تولد ایشان در متون کتب مقدس به طور واضح بیان نشده است و یکی از اعتدالین (پاییزی یا بهاری) تاریخ تولد حضرت مسیح دانسته شده است. اما عجیب آن است که در هیچ یک از این زمانها، زمستان وجود ندارد و این در حالی است که مسیحیان ابتدای زمستان را تولد حضرت مسیح می دانند و به همین مناسب جشن کریسمس می گیرند.
اما این تغییر تاریخ تولد توسط چه کسانی رخ داده؟ طبق آنچه مورخین قرون اولیه پدیداری مسیحیت نقل کرده اند، منطبق کردن میلاد مسیح (ع) با سالروز تولد میترا، به دست کنستانتین کبیر صورت گرفته که وی نیز با مشورت کلیسا به این نتیجه رسیده بود که به همین جهت این روز را با زادروز خورشید یا انقلاب زمستانی تعویض کرد.
جنگ روم و ایران؛ آغاز تبادل فرهنگ ها
طبق برخی شواهد تاریخی، پس از آنکه رومیان مسیحی می شوند، یعنی ۳۰۰ سال پس از تولد مسیح (ع)، کلیسا تولد مهر را بعنوان روز تولد حضرت مسیح می پذیرد. به همین دلیل است که تاکنون شاهد آن هستیم که بابانوئل کلاه و لباس موبدان را به تن می کند و همچنین درخت سرو و ستاره هایی که در بالای آن بعنوان یک رسم استفاده می کنند، نمادی از مهری ها بحساب می آید.
بر اساس نتیجه عده از محققین ایران شناسی و تاریخ مسیحیت، اینکه بیست و پنجم دسامبر بعنوان تولد مسیح (ع) و کریسمس دانسته شده، نمی تواند بی ارتباط با آیین میترائیسم و جشن انقلاب زمستانی (جشن شب یلدا) باشد. یکی از مویدات الهام گرفتن کریسمس و میلاد مسیح از شب یلدا، متونی است که از دوران ساسانیان باقی مانده است؛ در آنجا عبارت «یلدا د مشیحا» وجود دارد که به معنای یلدای مسیح یا همان میلاد حضرت مسیح می باشد که ارتباط واضح میان این ۲ عید را نشان میدهد.
تاثیر آیین میترائیسم بر رابطه ی یلدا و کریسمس
اما این ارتباط به چه شکل است و آیا ایرانیان کلمه یلدا را از مسیحیان وام گرفته اند؟ با بررسی تاریخچه شب یلدا و واژه یلدا، متوجه میشویم که کلمه یلدا واژه ای سریانی است و معنای تولد میدهد که ایرانیان این نام را در جشن های زمستانه خود استفاده می کردند، کما اینکه در کتاب آثار الباقیه ابوریحان بیرونی (دانشمند کبیر ایرانی) هم آمده است که زادروز مسیح را ایرانیان به اسم یلدا پاس می داشتند. این ارتباط میان انقلاب زمستانی و میلاد مسیح فقط به ایرانیان مربوط نمیشده و تمامی مسیحیان اینگونه رفتار می کردند اما ظاهرا اصل ریشه ی این ارتباط به مسیحیان ایرانیِ پیش از اسلام باز می گردد.
قرن دوم و سوم زمانی بود که مسیحیت آرام آرام به سمت روم می رسید و به مرور در این امپراطوری رواج یافت. البته در طول این ۲ قرن، مسیحیان بشدت تحت فشار و شکنجه بودند اما سرانجام در اوائل قرن چهارم، آیین مسیحیت بعنوان اصلی ترین مذهب امپراطوری روم مورد پذیرش واقع شد و پس از آن در پایان قرن چهارم، مسیحیت دین رسمی امپراطوری روم اعلام شد. جشن کریسمس نیز در همین قرن بوجود آمد و سال ۳۶۶ اولین جشن کریسمس برپاشد.
بر اساس گزارش های تاریخی می توان درهم آمیختگی رسم و رسومات میترائیسم و مسیحیت در آن مقطع تاریخی را مشاهده کرد و از همین رو شب میلاد خورشید یا همان انقلاب زمستانی، شب تولد حضرت مسیح دانسته شد و جشن کریسمس بپا شد.
بنابراین؛ همانطور که گفتیم، در تمدن ایران باستان، میتراییسم نفوذ بالایی داشت و به مرور به سرتاسر جهان گسترش پیدا کرد تا اینکه بیست و یکم دسامبر برای جهانیان بعنوان تولد میترا مبارک گردید و این روز را جشن می گرفتند. این جشن ادامه داشت تا اینکه پس از قرن چهارم، بر اثر اشتباهات محاسباتی، این روز از ۲۱ دسامبر به ۲۵ دسامبر تغییر پیدا کرد و در میان مردم رواج یافت و تبدیل به سنت شد. به همین دلیل بود که مردم به این رسم عادت کردند و منع کردن آنها از جشن در این روز (۲۵ دسامبر) ممکن نبود، در نتیجه ۲۵ دسامبر بعنوان تولد مسیح (ع) دانسته شد.
چرا یلدا و کریسمس از جهت تاریخی تطابق ندارند؟!
همانطور که می دانید، شب یلدا در تاریخ ۲۱ دسامبر جشن گرفته می شود در حالی که شب کریسمس، ۲۵ دسامبر می باشد. درست است که گاهشماری در منطقه اروپا از صدها سال قبل از میلاد مسیح رایج بوده است اما تقویم دقیقی وجود نداشته. ۴۶ سال پیش از میلاد در تاریخ، بعنوان آخرین سال اغتشاش تقویمی شناخته می شود * Last year of confusion *. بنابه دستور جولیوس سزار، منجمی به نام Sosigenes که اهل اسکندریه بود، موظف شد تا تقویمی بر اسا گاهشماری شمسی مصری ها آماده کند. بر اساس این تقویم که مدت زمان یک سال، ۳۶۵ روز و ۶ ساعت دانسته میشد، ماه مارس بعنوان اول فصل بهار شناخته شد و اینگونه بود که بیست و پنجم دسامبر مصادف شد با جشن کریسمس که در همین شب نیز از سال ها پیش، جشن یلدا گرفته میشد.
اما ماجرا اینجا عجیب میشود که کنفرانس جهانی مسیحیت در سال ۳۲۵ برقرار می شود. در این کنفرانس که به دستور کنستانتین در Nicaea نزدیک قسطنطنیه برقرار شد، این مساله مطرح شد که تقویم موجود، ۴ روز تاخیر دارد و به همین دلیل آنرا تغییر دادند و بیست و یکم مارس را اول بهار دانستند. به همین دلیل ابتدای زمستان از ۲۵ دسامبر، تبدیل شد به ۲۱ دسامبر اما نمی توانستند تغییری در تاریخ کریسمس ایجاد کنند زیرا سنت های قدیمی و باور های مردم شکل گرفته بود و حتما باید در این روز جشن می گرفتند. حتی این احتمال به طور واضحی وجود دارد که ترجیح می دادند این تغییر را ایجاد نکنند تا بدین شکل بتوانند ارتباط کریسمس با شب یلدا را از ذهن ها دور نگهدارند تا مبادا وابستگی های فرهنگی آنها لو برود!! لذا امروزه در کمتر منابعی شاهد بررسی ریشه واقعی جشن کریسمس هستیم. البته نباید فراموش کرد که این نوع حذف و سانسور های تاریخی در میان اروپاییان تازگی نداشته و رایج بوده و هست.
به همین مناسبت جالب است اینرا هم بدانید که ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خودش این چنین می نویسد: همچنان بخش بسیاری از آیین های ایرانی و اندیشه های شکل گرفته از سرزمین ایران، در دیگر فرهنگ ها به صورت های تازه ای مشاهده می شود.
تاثیرگذاری جشن شب یلدا بر جشن های جهانیان
اما تاثیرات جشن شب یلدا صرفا به کریسمس اروپایی ها محدود نمی شود و در گذشته ها، این فرهنگ به جای جای کره خاکی سرایت کرده بود که به بخشی از آنها اشاره می کنیم.
۱) یلدا و مصر باستان:
تقریبا در ۴۰۰۰ سال گذشته بود که مصریان باستان جشنی به نام *باز زاییده شدن خورشید* می گرفتند و این جشن در شب یلدا برگزار میشد. جشن باز زاییده شدن خورشید مصریان ۱۲ روز به طول می انجامید که آنرا نمادی از ۱۲ ماه سال می دانستند و بخاطر پیروزی روشنایی بر تاریکی، جشن و پای کوبی می کردند. مصریان در تزیین میهمانی خود هم مقید بودند از ۱۲ برگ نخل استفاده کنند زیرا آنرا نمادی از پایان سال و شروع سالی جدید می دانستند.
۲) یلدا و یونان قدیم:
اولین روز زمستان در یونان باستان بعنوان روز بزرگداشت خداوند خورشید شناخته میشد و یونانیان آنرا خورشید شکست ناپذیر و ناتالیس انویکتوس نام نهاده بودند. همچنین جشن شناخته شده یونانیان، ساتورن هم ریشه در تاثّر از شب یلدای یونانی ها دارد.
۳) جشن یلدا در جنوب روسیه:
در حال حاضر در بخش هایی از روسیه جنوبی، جشن هایی در شب یلدا برگزار می شود که شباهت های قابل توجهی به مراسمات شب چله ایرانی ها دارد. در این جشن آنها به پختن شیرینی محلی به شکل موجودات زنده، فال گیری، پیش بینی سال آینده، باز سازی عملیات کشت، رقص و آواز خوانی، پاشیدن گندم به محیط حیاط، آویزان کردن پشم از سقف و … می پردازند که در حال حاضر شاهد برخی از این آداب در روستا های ایران هستیم.
۴) یلدا و جشن ایلانوت یهودیت:
جشن ایلانوت (درخت) یهودیان نیز در شبی مصادف با شب چله برگزار میشود که در این شب آنها شمع روشن می کنند و به نیایش می پردازند.
۵) جشن یلدا و آیین مزدکیه:
خرمدینانی که اهل مزدکیه هستند، روز آغازین زمستان را بشدت گرامی می دانند و آنرا به اسم خرم روز می شناسند. در این روز مزدکیان مراسمات بخصوصی داشتند و همچنان نیز سالشماری شروع زمستان در برخی از اقوام آنها دیده میشود که به عنوان نمونه می توان به تقویم پامیر یا بدخشان اشاره کرد.
۶) یلدا و آشوریان:
شب یلدا برای آشوریان نیز مقدس است و در این شب به آجیل خوردن و شب نشینی مشغول اند و حافظ می خوانند.
خلاصه و نتیجه گیری
یلدا در حقیقت جشن تولد میترا بوده است که ایرانیان آنرا مبارک میدانستند. طبق شواهد تاریخی ظاهرا ریشه های فرهنگی جشن کریسمس به شب یلدا بر می گردد، لذا نشانه های آنرا در نزدیکی آداب و رسوم میترائیسم و مسیحیت میتوان به خوبی مشاهده کرد. علت عدم انطباق تاریخی آنها نیز همانطور که گفته شد، جابجایی تاریخی ای بوده که در تقویم آن زمان رخ داده است و الا در گذشته ها، این تاریخ برابر بوده است.