ترس از شکست ، عامل توقف

ترس از شکست ، عامل توقف

ترس از شکست یکی از ترس های زندگی است که کماییش در وجود همه ما هست. مقالات تخصصی روانشناسی درباره ترس کم نیست اما اگر بخواهیم در چند دقیقه از روانشناسی ترس از شکست بدانیم متن زیر در این صفحه از مجله فرهنگی وبلایت برایش کافی است. به جز ترس های منطقی که برای رشد شخصیت مان لازم است ؛ باقی ترس ها را اگر از خود دور نکنیم ، زنجیری می شود به دست و پایمان !

ترس از شکست یکی از ترس های زندگی است که کماییش در وجود همه ما هست. مقالات تخصصی روانشناسی درباره ترس کم نیست اما اگر بخواهیم در چند دقیقه از روانشناسی ترس از شکست بدانیم متن زیر در این صفحه از مجله فرهنگی وبلایت برایش کافی است. به جز ترس های منطقی که برای رشد شخصیت مان لازم است ؛ باقی ترس ها را اگر از خود دور نکنیم ، زنجیری می شود به دست و پایمان !

ترس ؛ همان احساسی ست که مجبورمان میکند در برابر  مشکلات زندگی  زانو بزنیم . ترس نوعی نگرانی شدید از نتیجه یک موضوع در آینده است. به جز ترس های منطقی که برای رشد شخصیت مان لازم است ؛ باقی ترس ها را اگر از خود دور نکنیم ، زنجیری می شود به دست و پایمان !

آدمهای اطراف که از بیرون نگاه مان می کنند احتمالا تنبل تصورمان کنند اما حقیقت اش این است که  ما زندانی هایی هستیم که روزها و لحظه های خوب عمر خود را  در بند این زنجیرهای نامرئی ، فقط می شماریم.

ریشه های ترس هر کدام محصول  بذرهای اولیه ای بوده اند که هر کدام به دلیلی کاشته شده اند در وجودمان . شناختن زنجیرهایی که پای رفتن مان را بسته اند کمک می کند به باز شدنش.  ترس از شکست علائمش خیلی پیچیده و دور از چشم نیست .

وقتی یکی از گزینه های زیر در ذهن تان تکرار بشود و دلیلی باشد برای انجام نداند یک کار یا گرفتن تصمیم .من کاری رو شروع نمی کنم، چون می ترسم شکست بخورم!من از همون آغاز، بخاطر ترس از شکست استرس دارم!

من حین انجام کار نمی ترسم، ولی شروع برام خیلی سخته!من خیلی فرصتهای بزرگ رو از دست دادم، چون ترسیدم شکست بخورم و هرگز اقدامی نکردم!این همان ترس از شکست است که در قلب و فکر هر آدمی به نسبت کم یا زیاد رخنه کرده .ترس از شکست ، ما را فلج می کند ؛ به دلایل مختلف. مثلا والدینی داشته ایم  که در کودکی ، به درستی از ما حمایت نکرده یا فقط سرزنش کرده اند .

یا تجربه هایی داشته ایم که با نتایج نامطلوب همراه بوده است و …اگر از امتحان کردن چیزهای جدید واهمه داریم ، یا کارها را بی دلیل ، به عقب می اندازیم .احتمالا گرفتار این زنجیر از ترس شده ایم. برای غلبه بر ترس از شکست باید مثبت فکر کنیم ، با هدف گذاری های کوچک شروع کنیم و در هر مرحله ،نتایج آن را به دقت بررسی کنیم .

با خاطرات دوران کودکی یا تجربه تلخ گذشته که کاری نمی شود کرد . روزگار رفته است اما نبض حال و آینده دست ما ست. راهکارهای غلبه بر ترس را در چند گزینه مرور کنیماول .  بپذیریم که شکست ، یکی از بخش های طبیعی زندگی است.

تمرین برای کسب مهارت ؛ یک پله برای بهترین بودن . همان طور که ضرب المثل ژاپنی می گوید :

«شکست آموزگار موفقیت است»رقص زیبای اسکی بازی روی یخ و حرکات موزون و تعادل اش را در نظر بیاورید. فکر می کنید تا رسیدن به این حد از مهارت در اسکی نمایشی ، چند بار زمین خورده است و دوباره از نقطه اول شروع کرده است ؟!

یا ورزشکاران اسکیت نمایشی اقتادن و بلند شدن را به عنوان جزئی از رسیدن به آرزوهایشان پذیرفته اند و نترسیده اند از زمین خوردن. پس آنچه را اسمش را گذاشته ایم شکست اجتناب پذیر است. پس هر شکست را یک پله ترقی و نزدیک شدن به موفقیت بدانید هرچند که مثل زمین خوردن درد هم داشته باشد. دوم. یادتان باشد که شکست موقت است.

بارها و بارها فرصت دوباره دارید برای تغییر استراتژی. شکست یعنی این راه به نتایج زنده و ملموسی که در ذهن مان شکل گرفته نمی رسد. اما سر که بچرخانیم مسیرهای پیروزی و ایده هایی برای موفقیت هست.

چشم دوختن به یک راه یعنی زاویه دید محدود. حتی ربات ها هم سرمی چرخانند به اطراف. پس توقع نداشته باشید دنیای به این بزرگی برای آدمهای تک بعدی که راضی نیستند زحمت بدهند برای خلاقیت و امتحان کردن ایده های نو جایزه های بزرگ کنار گذاشته باشد.

به قول ادیسون وقتی که بعد از آزمودن راه های متخلف توانست اختراع لامپ را به اسم خودش ثبت کند در تاریخ علم : “من شکست نخورده ام. فقط ده هزار راه دیگر پیدا کرده ام که جواب نمی دهد.” توماس ادیسون

سوم . اهداف بزرگ و کارهای مورد نظر خود را که فکر می کنید اگر انجام شود برایتان موفقیت به دنبال دارد را به مراحل کوچک و کوچک تر تقسیم کنید. ما هر سال نسبت به سال گذشته ، دسترسی به اطلاعات برایمان راحت تر و کم هزینه تر است.

در مورد کار یا اقدام مورد نظرتان می توانید تحقیق کنید ، یادبگیرید و از به اشتراک گذاری تجربه و ایده های خلاقانه بهترین تصمیم را بگیرید و ریسک شکست را پایین بیاورید و مسیرهای رسیدن را کوتاه کنید.در نهایت اینکه در سفر زندگی تان منتظر شکست نباشید، اما انتظار داشته باشید که ممکن است اتفاق بیافتد و برای این اتفاق هم برنامه ای داشته باشید.

زنجیرهای ترس را پاره کنیم. هر چه سبک تر شویم و ذهن و روح مان کاهش وزن بیشتری را تجربه کند بلندتر می پریم .نزدیک تر به قله های موفقیت و حال خوب که تقدیرخدا برای هر انسان به اندازه خودش مقدّر کرده است. 

فرستادن دیدگاه