شب یلدا و گفتگو با علی ابراهیمی سراج | یلدای مشرقی |شب یلدا و قصه ستاره ها

علی ابراهیمی

مریم مه نگار: آسمان قشنگ است و خورشید و زمین زیباست. همه پدیده های طبیعی یک جور اعجازند و زیبایی های خاص خودشان را دارند. امشب باز هم با نزدیک تر شدن به شب یلدا این زیبایی های خاص را بیشتر احساس می کنیم.
همراه هستیم با آقای ابراهیمی، کارشناس نجوم و گام زدن در آسمان شب و ستاره ها. سلام خوش آمدید.
یلدا قصه هزار و یک شب است و آسمان هم که پر از شب های مختلف است که ستاره های آن قصه ها مختلف دارند. از آسمان و اتفاقاتی که شب یلدا در آن اتفاق می افتد.

علی ابراهیمی سراج: قصه ها در آسمان زیاد است. نماد این قصه ها به نام صورت های فلکی باقی مانده است و اینکه یک زمانی مردم با دیدن این ستاره های آسمان، داستان هایی را نقل می کردند و افسانه هایی را می گفتند که ما آن را به افسانه های صور فلکی می شناسیم.

بعضی از این افسانه ها در فرهنگ ایرانی مثل هفت خواهران، هفت برادران، هفت اورنگ گفته شده که نشان از همین ستاره های آسمان به صورت های فلکی آسمان دارد. برخی از مثل ها مثل ستاره ی سهیل شدی!

واقعا ستاره سهیل همین شرایط را دارد و همیشه در آسمان پیدایش نمی شود، به این علت که این ستاره همیشه در آسمان ایران با توجه به اینکه ستاره پر نوری هست فقط یک زمان هایی در پائیز و زمستان طلوع می کند و دیده می شود و واقعا مسئله ای که درباره ستاره سهیل می گویند درست است.

یا خوشه پروین که در اشعار مختلفی وارد شده و حتی پدیده ای نجومی مثل ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی در فرهنگ ما وارد شده و این نشان می دهد که پدیده های آسمانی و جذابیت های آسمان چقدر در فرهنگ مردم تاثیرگذار بوده است.

درست است که شاید ما از پیشینه نجوم در ایران اون قدر اطلاع نداشته باشیم به خاطر اینکه در زمان هخامنشیان اوج نجوم در بابل بوده که در تصرف هخامنشیان و امپراطوری بابل بوده است اما این نشان می دهد که مردم ایران شاید از همان زمان های گذشته به نوعی با تقویم آشنا شدند. اینکه ما همیشه از تقویم شمسی در طول اعصار مختلف استفاده می کردیم، از تقویم یزدگردی یا تقویم مثلا جلالی و تقویم هجری شمسی بهره می بردیم نشان می دهد که ما چندین هزار سال به گاه شماری آشنا و وارد هستیم.

همه این رد پاها به ما نشان می دهد که نجوم در ایران در گذشته شاید مثل برخی کشورها پیشرفت نکرد اما حداقل بعد از اسلام و دانشمندانی که مشهور بودند و در دوران مختلف داشتیم که یکی از عالی ترین آنها خواجه نصیرالدین طوسی بوده که رصدخانه مراغه را در زمان سلطه مغول ها بر ایران احداث می کند که خب خیلی از دانشمندان مختلف را به گرد هم می آورد و این نشان دهنده این است که اولین رصدخانه جهان را در قرن هفتم هجری توسط این دانشمند می سازیم.
این برازنده است و نشان می دهد نجوم در ایران قدمت کهنی دارد و رصدهای مختلف بوده است. از این کهن تر هم هست مثلا در قرن سوم هجری عبدالرحمان صوفی رازی که منجم بوده و در شهر ری زندگی می کرده، آسمان را با چشم دیده و اجرام مختلف راثبت می کند، حتی متوجه می شود که برخی از اجرام در آسمان ستاره نیستند.

مریم مه نگار: با چشم بدون سلاح؟

علی ابراهیمی سراج: بله . می دانید که تلسکوپ ۴۰۰ سال بیشتر نیست که اختراع شده. البته خب آسمان خیلی پرستاره تر از الان بوده است. او متوجه می شود که فقط آسمان پر ستاره نیست و اجرامی در آسمان هستند که ستاره نیستند و به آنها سحاب یا ابر می گوید.  همین کهکشان آندرومدا به نظر می آید که اولین بار، همین عبدالرحمن صوفی متوجه آن شده است و ایشان کتابی به نام صور الکواکب می نویسد.

مریم مه نگار: شما افرادی را می شناسید که از تجربه های شان در نجوم قصه هایی داشته باشند؟

علی ابراهیمی سراج:

اصلا شما صور الکواکب را که ببینید خواهید دید که تمام این افسانه ها و نمادها در آن هست. درست است که افسانه ها نمادها یا اسامی که استفاده می کنیم بیشتر پیشنه یونانیان است اما در ایران هم بوده که مثال هایی زدم اما اینکه چرا به نام یونانیان ثبت شده به این خاطر است که فلاسفه یونانی دراین زمینه پیشتاز بودند. مثلا اینکه زمین مرکز عالم است که افلاطون مطرح کرد و سعی کردند نجوم خود را بیشتر در دنیا سعی کردند به مردم نشان بدهند.
حتی ستاره های آسمان را با حروف یونانی نام گذاری کردند و برخی هم از فرهنگ اعراب است. مثلا ستاره دِنه یا ستاره چشم گاو که با همان نام به فرهنگ اروپایی ها رفتند مثلا ستاره رِجل‌الجَبّار به نام ریگل شناخته می شود و یا ستاره ابط الجوزا که یک اَبَرغول سرخ رنگ است و هرلحظه ممکن است منفجر شود در آسمان.
با اینکه از ما ۶۰۰ سال نوری با ما فاصله دارد، ما قرص اش را با تلسکوپ خیلی بزرگ از زمان می توانیم ببینیم.

مریم مه نگار: واقعیت های علمی برای ستاره ها و اتفاقاتی که بر اساس علم نجوم برای آنها می افتد با رویا پردازی در آسمان چقدر تفاوت دارد؟

علی ابراهیمی سراج: رویاها و افسانه و نمادها شاید به نوعی رهنمایانی بودند برای مردم گذشته و اینکه هرچیزی داستان و تاریخچه ای دارد. ما داستان ها و افسانه های خودمان هم می بینیم که فرهنگ و جایگاه خود را دارد.
در آسمان هم اتفاقی که می افتد این است که نمادها بین المللی می شود. صور فلکی مثلا در افسانه و نمادهای کشورهای مختلف بوده با توجه به اینکه بیشتر یونانی ها آسمان را تقسیم کرده اند بیشتر یونانی است و عملا با همین نام درفهرست ها و کتب ها می بینیم و به شکل استاندارد پذیرفته می شود. اگر ما نمادهای خودمان را بتوانیم ثبت جهانی بکنیم، همان طور که در خصوص میراثی که از یلدا یا نوروز ثبت شده این نشان می دهد حتی در زمینه نجوم می تواند ثبت شود.

دانشمندان جمهوری اسلامی هم به پاس فعالیت های شان دهانه هایی را روی ماه نام گذاری کرده اند و نشان از سرآمد بودن ماست.کسی اگر بخواهد در رابطه با نجوم ایران مطالعه کند خواهد دید که دانشمندان ما در دوره اسلامی چقدر کار کرده اند. در رابطه با ماه کار کردند و درآوردن تقویم های نجومی که کار سختی هم بوده است و باید ایت تقویم ها را رقومی هم می نوشتند که دست هرکسی نیفتد و حروف ابجد و … اینها به صورت زیج گفته می گفتند که با اسطرلاب به عنوان یکی از ابزارهای نجومی کار می کردند و در نجوم ایران این ابزار بسیار پیشرفت کرده بوده به عنوان یکی از ابزارهای دوران نجوم اسلامی استفاده می شده یا بقیه ابزارها مثل ذات الحلق وسُدسِ فخری و …
یکی از معروف ترین ذیج ها، ذیج ایل خانی است که نشان می دهد چقدر منجم داشتیم و فعالیت می کردند از دوران گذشته.

مریم مه نگار: بسیار سپاسگزارم. مثل همیشه من پر از سوالم و دلم می خواهد به این نکته اشاره کنم که پس علم نجوم جز علم بودن، یک سری ماجراجویی هایی هم در دل خود دارد و می خواهم در برنامه بعدی حتما به آن بپردازیم و جواب دهیم.

 

فرستادن دیدگاه